فضای سبز شهری
فضاهای سبز شهری نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که واجد بازدهی اجتماعی و بازدهی اکولوژیکی می باشند.
منظور از بازدهی اکولوژیکی، زیباسازی بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها میباشد و از دیدگاه حفاظت محیط زیست ، فضاهای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً پارک نامیده میشود. در واقع فضای سبز عمومی (اجتماعی) شامل فضاهای سبز عمومی مجهز به خدمات و تسهیلات میگردد. فضاهای سبز نیمه عمومی دارای بازدهی اکولوژیکی هستند اما تعداد استفادهکنندگان آنها محدود است. محوطههای باز ادارات، پادگانها و بیمارستانها، نمونههایی از این فضا میباشند. فضاهای سبز خیابانی، درختکاری حد فاصل مسیرهای پیادهرو و سوارهرو و همچنین فضاهای میادین و یا زمینهای پیرامون بزرگراهها و خیابانها را شامل میشود.
سطوح سبز شهری نیز زمینهای ورزشی چمنکاری شده و جزیرهها و لچکیهای کنار خیابان را شامل میشود که عمدتاً جنبه زیبایی شناختی دارد و تا حدی نیز واجد بازدهی اکولوژیکی میباشند. بطور کلی میتوان گفت که بخش قابل توجهی از فضای سبز در طرحهای شهری را فضای سبز عمومی تشکیل میدهد که به دلیل بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی به طور همزمان از اهمیت بالاتری برخوردار است.
مدیریت اسید شویی در سیستم های آبیاری قطره ای
عدم رعایت رفتار صحیح در نگهداری و بهره برداری از این سیستمها عواقب ناگواری در بسیاری از مناطق دنیا بهمراه داشته به طوری که علی رقم سرمایه گذاریهای سنگین در این بخش نه تنها فرهنگ استفاده و گسترش بکارگیری سیستمهای آبیاری رشدی نشان نداده بلکه تاثیر منفی در اذهان و تفکرکشاورزان آن مناطق را بهمراه داشته است.
از این رو متن حاضر قدمی است هر چند کوچک در شناساندن رفتار های عملی در نحوه نگهداری و مدیریت بهره برداری از اینگونه سیستمها. در متن حاضر نخست به مدیریت اسید شویی به منظور پیشگیری از انسداد اجزای سیستمهای آبیاری قطره ای پرداخته شده است، امید است در آینده نزدیک به دیگر ارکان مدیریت بهره برداری و نگهداری سیستمهای آبیاری تحت فشار پرداخته شود.
اسید شویی
اسید در سیستمهای آبیاری به منظور شستشوی رسوبات تثبیت شده درون لوله ها و قطره چکانها که ناشی از مواد شیمیایی محلول در آب آبیاری می باشد کاربردهای فراوانی دارد. این نوع رسوبات یا از آب آبیاری ناشی شده(به دلیل وجود بی کربنات و کربنات کلسیم به میزان بالاتر از حد مجاز 200 ppm ) و یا به دلیل بکار گیری و تزریق کودهای محلول نا مرغوب در آب آبیاری بوجود می آید. جهت تزریق کود به درون سیستم آبیاری می بایست از کودهای اسیدی که خود به دلیل داشتن pH بسیار پایین موجب نگهداری مناسب سیستم می شوند استفاده نمود.
البته از اسید علاوه بر بر طرف نمودن انسداد در قطره چکانها ، جهت ارتقای مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه نیز استفاده می گردد که در این مورد پس از آزمایش خاک با کارشناس خاکشناسی خبره می بایست مشورت شود.
نحوه اسید شویی
جهت اجرای موثر اسید شویی می بایست pH آب آبیاری هنگام کار در سیستم بین 2 الی 3 پایین آورده شود در این حالت آب آبیاری قادر خواهد بود ذرات رسوب درون قطره چکانها و لوله ها را حل کرده و به بیرون هدایت کند.
همگام تزریق اسید دقت شود به ریشه های حساس گیاهان صدمه ای وارد نشود. در صورت رعایت موارد زیر میزان خسارت احتمالی به ریشه گیاهان به حداقل خواهد رسید:
1- قبل از تزریق اسید با آبیاری میزان آب موجود در خاک را به ظرفیت مزرعه برسانید(در این حالت اسید به محض ورود به خاک رقیق شده و میزان خسارت به حداقل می رسد)
2- مدت تزریق اسید در شبکه به دقت محاسبه شود.
3- پس از تزریق اسید به شبکه سیستم به مدت حداقل 1 ساعت به حالت خاموش در آید تا اسید به صورت کامل رسوبات را حل نماید. با انجام این عمل خاصیت اسیدیته محلول خروجی نیز
کاهش می یابد.
4- پس از خروج اسید از سیستم، شبکه حداقل برابر مدت تزریق اسید با آب شستشو داده شود.
5- جهت اطمینان بیشتر از خروج اسید از محیط رشد ریشه بهتر است به مدت 2 ساعت خاک زراعی تحت آبیاری قطره ای قرارگیرد.
توجه نمایید در هنگام کار با انواع اسید تمامی نکات ایمنی لازم در هنگام بکار گیری و تزریق آن را رعایت نموده و هنگام رقیق نمودن اسید همواره اسید را به آب اضافه نمایید. از آنجایی که برخی از فلزات مانند آهن در برابر اسید مقاوم نیستند بنابر این قبل از تزریق اسید به درون سیستم از جنس کلیه قطعات نصب شده بر روی سیستم خود آگاه شوید. لوازم ساخته شده از جنس پلی اتیلن و پی وی سی معمولا در برابر اسید مقاوم هستند.
اسیدهای مناسب جهت شستشوی سیستم به شرح زیر می باشد:
- اسید هیدروکلریک
- اسید سولفوریک
- اسید فسفریک
فاضلاب "تلخهرود" را از نفس انداخت

به گزارش مهر در تبريز، تلخه رود که از کوه هاي بزقوش شهرستان سراب سرچشمه مي گيرد، به عنوان اصلي ترين زهکش کلانشهر تبريز عمل کرده و تمام پسماندهاي مايع و آلودگي هاي جرياني را از دشت تبريز خارج کرده و نهايتاً به درياچه اروميه مي ريزد.
به اعتقاد کارشناسان، در حالي که تلخه رود تبريز روزگاري يکي از شاهرگ هاي حياتي اين کلانشهر بود، امروز به "مرگ حيات" دچار شده و با قرار گرفتن در زمره بحراني ترين رودخانه ها از نظر آلودگي، اکوسيستم آن از بين رفته است.
اين رودخانه چنانکه "فريدون آرمان فر"، کارشناس ارشد محيط زيست و آب مي گويد، کارکرد رودخانه اي خود را از حيث پالايش آلاينده ها از دست داده و به بستري براي هدايت فاضلاب و انواع پساب به پايين دست دشت تبريز تبديل شده است.
ورود انواع فاضلاب هاي شهري، صنعتي و کشاورزي به تلخه رود از منابع آلاينده اين رودخانه به شمار مي آيند که علاوه بر ايجاد بحران زيست محيطي، سلامت مردم منطقه را به مخاطره انداخته و البته به علت متصاعد شدن بوي نامطبوع و مشمئزکننده، اسباب نارضايتي ساکنين حريم اين رودخانه و مسافران ورودي به تبريز را فراهم کرده است.
فاضلاب شهري مهمترين آلاينده تلخه رود
وجه تسميه تلخه رود به تماس اين رودخانه با گنبدهاي نمکي واقع در بالادست دشت تبريز برمي گردد که از نظر علم محيط زيست در رده آلودگي هاي طبيعي قرار مي گيرد اما از ديدگاه کارشناسان نمي توان به اين فرايند آلودگي اطلاق کرد چنانکه فريدون آرمان فر، کارشناس ارشد محيط زيست و آب مي گويد، فاضلاب هاي شهري از نظر کميت مهمترين منبع آلاينده تلخه رود محسوب مي شوند.
تغییر اقلیم و خشکسالی
تغییر اقلیم و خشکسالی
اثبات
وقوع پدیده تغییر اقلیم ( Climate Change )، در سطح جهان به سهولت امکان
پذیر نیست و نیازمند بررسی های جامع و طولانی مدت بر آمارهایی از
پارامترهای )) است، هر چند روند گرمتر شدن دمای سطح زمین و افزایش غلظت گاز
co2 تقریباً قطعی می نماید.
سناریوهای تغییر اقلیمی در چرخه آبشناسی نمود کاملاً بارزی می یابند.چرا که تمامی اجزاء آن تحت تأثیر تغییرات حاصله در میزان تبادلات انرژی و جرم قرار می گیرند. نوسان منابع آبی به طرز قابل ملاحظه ای تابع تغییرات اقلیمی است، چرا که نیاز به این منابع با افزایش ((تبخیر و تعرق در شرایط گرمتر،خشک تر و آفتابی تر بیشتر می شود.به عنوان مثال براساس گزارشات منتشره در سال 1996، مناطق جنوب انگلیس در سال 2050 شدیداً مستعد وقوع خشکسالی بوده ولی مناطق شمالی به مراتب مرطوب تر شده و سیل درآنجا مشکل زاخواهد شد.
بررسی ها نشان داده است، غلظت گازکربنیک و سایر گازها در اتمسفر از نیمه دوم قرن نوزدهم افزایش یافته است. میزان غلظت co2 از سال 1958 تا 1988 حدود 35 درصد فزونی یافته است. Boult و همکاران در سال 1988 اثر دو برابر شدن غلظت co2 را بر روی عوامل هیدرولوژیکی از قبلی تبخیر و تعرق پتانسیل، رطوبت خاک، تجمع برف، ذخیره آب زیرزمینی، رواناب و بیلان آبی در سه حوزه بلژیک مطالعه کردند. نتایج نشان داد که تبخیر و تعرق پتانسیل، درصد رطوبت خاک و میزان ذخیره آبهای زیرزمینی در حوزه هایی با نفوذ پذیری زیاد افزایش یافته است.
Mitchel در سال 1989 نشان داد که در اثر دو برابر شدن co2، درجه حرارت بین 8/2 تا 2/5 کلوین و بارندگی بین 1/7 تا 15 درصد افزایش می یابد، ولی افزایش بارندگی در مناطق مختلف یکسان نیست. اگر نرخ افزایش گازکربنیک ثابت بماند،میزان co2 در سال 2035 به جای ppm 360 فعلی به ppm 420 خواهد رسید. افزایش گازکربنیک باعث افزایش درجه حرارت و رطوبت مطلق در لایه های هوای نزدیک سطح زمین می گردد. هر چند با دو برابر شدن co2 ،میزان بارندگی افزایش می یابد ولی افزایش بارندگی در نقاط مختلف یکسان نیست.در مناطقی با عرض جغرافیایی زیاد بطورکلی میزان بارندگی و رواناب افزایش می یابد ولی در مناطق با عرض جغرافیایی کم بارندگی بسته به منطقه افزایش یا کاهش نشان می دهد.
بطورکلی می توان از تحقیقات انجام شده چنین نتیجه گرفت که :
میزان گازکربنیک و سایر گازهای موجود در اتمسفر ( نظیر متان، CFC ) بعد از انقلاب صنعتی افزایش یافته است.
مدلهای
شبیه سازی مختلف نشان داده اند که با افزایش گازکربنیک شرایط هیدرولوژیکی
از قبیل بارندگی، درجه حرارت و تبخیر و تعرق و رواناب و … تغییر می کند که
به تبع آن وقوع یا عدم خشکسالی نیز قابل بررسی است.
عنوان پیوند نوسانات آب و هوایی و بیابان زایی
نوسانهای
آب و هوایی که باعث بیابان زایی می شود، بیشتر به کاهش میزان بارندگی
،رطوبت، افزایش دما به ویژه در تابستان، افزایش میزان خشکی، تبخیر و تعرق،
وزش بادهای گرم و سوزان و کاهش پوشش گیاهی ( بر اثر وزش باد ) ارتباط می
یابند.
حتی بر اثر نوسانات آب و هوایی، طغیان جانوران و حشرات و آفات
به برخی سرزمین ها از جمله ملخ ها به شمال شرقی قاره آفریقا نیر اعمال شده
است که سیر قهقرایی محیط زیست را به همراه داشته است.
اشاره ای به سیل قم
مشکل بالکینگ در سیستم لجن فعال
بالکینگ(یا حجیم شدن لجن) عبارت است از شناور شدن لختهها در اثر رشد بیش از حد باکتریهای رشتهای.
قارچها و اکتینومیستها نیز گاهی در تشکیل باکلینگ مؤثر میباشند.
بعضی از شوکهای وارد به سیستم تصفیه فاضلاب مانند اختلاف در هوادهی، تغییر دما، شوک بار آلی، شوک مواد پاک کننده و سموم میتوانند عامل ایجاد بالکینگ باشند. میزان هوادهی نیز در این امر بسیار مؤثر است. در واقع بالکینگ مانع جداسازی لجن از پساب میشود و مشکلات متعددی را برای رسوب لختهها بوجود میآورد. سپتیک شدن فاضلاب شانس بالکینگ را زیاد میکند.
